با سلام . حتما این رمان را تا آخرش مطالعه فرمایید . این رمان توسط یکی از کاربران انجمن بنده (انجمن تکدختر) نوشته شده است .
با تشکر فراوان
http://www.hotup.ir/upload/1yj7_eshgh_yani_in.pdf
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
جذب مدیر فعال برای بخش های انجمن | 0 | 312 | morteza |
اگه عاشقی بیا تو | 3 | 369 | tarlan |
بـــــاااااااازی بــــا کلمــــااااااات بــــی نقطـــ ــ ه ه ه ه ه ه ه ه | 1 | 279 | tarlan |
عکس های بسیار دیدنی از یک عشق ناب و زیبا | 0 | 169 | beroouz |
داستان احساسی و زیبای سام خائن | 0 | 387 | beroouz |
جملات رمانتیک و عاشقانه | 5 | 550 | 13428 |
قوانین کلی انجمن | 2 | 257 | maryam |
آشنایی با مضرات هدفون برای گوش | 1 | 291 | morteza |
پیامک های عاشقانه غمگین | 4 | 331 | sahar |
مدل های لباس مجلسی | 0 | 144 | morteza |
با سلام . حتما این رمان را تا آخرش مطالعه فرمایید . این رمان توسط یکی از کاربران انجمن بنده (انجمن تکدختر) نوشته شده است .
با تشکر فراوان
http://www.hotup.ir/upload/1yj7_eshgh_yani_in.pdf
نه به شاخ گل نه بر سرو چمن پبچیده ام
شاخه تاکم بگرد خویشتن پیچیده ام
گرچه خاموشم ولی آهم بگردون می رود
دود شمع کشته ام در انجمن پیچیده ام
میدهم مستی به دلها گر چه مستورم ز چشم
بوی آغوش بهارم در چمن پیچیده ام
جای دل در سینه صد پاره دارم آتشی
شعله را چون گل درون پیرهن پیچیده ام
نازک اندامی بود امشب در آغوشم رهی
همچو نیلوفر به شاخ نسترن پیچیده ام …
“رهی معیری”
کیستم من دردمند ناتوانی
اسیری ، خسته ای ، افسرده جانی
تذروی آِشیان بر باد رفته
به دام افتاده ای از یاد رفته
دلم بیمار و لب خاموش و رخ زرد
همه سوز و همه داغ و همه درد
بود آسان علاج درد بیمار
چو دل بیمار شد مشکل شود کار
نه دمسازی که با وی راز بگویم
نه یاری تا غم دل باز گویم
درین محفل چو من حسرت کشی نیست
به سوز سینه من آتشی نیست …!
ﺑﺨﺪﺍ !
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﻮﺷﺖ …
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺮﻡِ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺑِﻜﺮ ﺑﻜﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻭ …
ﻧﺠﻮﺍ ﺷﻮﺩ ﻛﻨﺎﺭِ ﮔﻮﺷﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﺰﺩیک ﺍﺳﺖ،
ﻣﻴﺘﻮﺍنی ﻻﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ لمس کنی با لبانت . . .
کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های
بی تو…
ببین گوش کن :
فرقی نمیکنه من و تو متولد کدوم برج سالیم ،
مهم اینه که اگه تو نباشی من همیشه برج زهرمارم . . .
همـہ چیـزش פֿـآصــہ
لبخنـבش
تیپش
رفـتارش
اפֿــلاقـش
اפــساسـاتـش
בوسـت בاشتـنش؛
مـפֿـاطب نبوבہ ڪـہ פֿـآصـ باشـہ
פֿـاص بوבه ڪـہ مـפֿـاطب شـבه